عناوین این صفحه
-
رونالدو: تماشای بوکس را به فوتبال ترجیح میدهم
-
نبرد صدرنشین ها
-
بهنظرم قطر برای بار دوم میزبان بازیهای آسیایی میشود
-
آصفی در هیأت مدیره مددی مدیرعامل
-
مستندات لغو بازی پرسپولیس به اطلاع همه میرسد
-
جریمه باشگاه پرسپولیس در صورت پخش فینال
-
پرسپولیسی ها سال 92 بین هواداران کره بودند
-
با هافبکهای پرتعداد و بازی حساب شده میتوان قهرمان شد
-
استقلالیها حامی اولسان پرسپولیسیها طرفدار بوسان!
-
ملاقات تاج و اینفانتینو در دوحه
-
رقیب تراشی برای وریا وریگی
-
برای دفاع چپ آماده باش
-
جریمه 5 درصدی درانتظار فرشید
-
برای ورزشکاران «ملی» چقدر باید هزینه کرد؟
-
برانکو: بعد از پوکر حالا نوبت فتح لیگ قهرمانان آسیاست
-
معمای پرسپولیس در فینال
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
نظر شما در خصوص طراحی سایت جدید ایران ورزشی چیست؟
- عالی
- خوب
- متوسط
- ضعیف
شماره : 6651 /
۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۶ آذر
چه کسی گفته مردها گریه نمیکنند؟
رونالدو: تماشای بوکس را به فوتبال ترجیح میدهم
کریستیانو رونالدو علاقه بسیار زیاد خود به ورزشهای مبارزهای را در یک مصاحبه جذاب فاش کرده است. مهاجم یوونتوس به خاطر فیزیک فوقالعادهاش شهرت دارد که در فعالیتهایی مانند بوکس اینطور شکل میگیرد.
فوقستاره سابق رئال مادرید در مستندی با عنوان «جهانهای موازی» از شبکه DAZN مورد توجه قرار گرفت که در آن با گنادی گولوفکین، بوکسور سرشناس قزاق، صحبت میکرد.
رونالدو در این مستند گفت: «بازی کردن فوتبال عشق من است اما ترجیح میدهم ورزشهای دیگر را در تلویزیون تماشا کنم. اگر قرار باشد بین تماشای بازی فوتبال یا مسابقه بوکس یا مبارزه UFC یکی را انتخاب کنم، انتخاب من بوکس یا UFC است.»
گولوفکین 38 ساله هم اضافه کرد: «بهترین ورزشکارها کسانی هستند که در رینگ حضور دارند و خودشان را ثابت میکنند اما اینکه در مسابقات فوتبال، کریستیانو به طور خاص مورد توجه قرار میگیرد، به خاطر آن است که میخواهند او را متمایز از دیگران نشان دهند.»
علاقه و احترام رونالدو به ورزشهای مبارزهای به خصوص بوکس گویا از روزهای حضورش در اولدترافورد نشأت میگیرد: «وقتی در منچستریونایتد بودم، یک مربی با من بوکس کار میکرد. فکر میکنم تمرین بوکس در فوتبال مفید است چون حواس شما را تیزتر میکند و شما یاد میگیرید جنب و جوش داشته باشید.»
به عنوان بخشی از این مستند، رونالدو با نگاه به گذشته، به پیشرفتهایش میپردازد و اینکه چطور یک فوتبالیست حرفهای شده است. رونالدو میگوید: «من در جزیره مدیرا به دنیا آمدم و وقتی 11 سال داشتم، اسپورتینگ لیسبون آمد و با پدر و مادرم صحبت کرد. آنها گفتند به من علاقهمند شدهاند اما این به معنای آن بود که باید از پیش خانواده میرفتم و در لیسبون زندگی میکردم. ترک خانواده سختترین کاری است که در تمام زندگیام انجام دادم. تلخترین لحظات زندگی من وقتی بود که به لیسبون رفتم و وقتی که پدرم را از دست دادم. فکر میکنم احساساتی بودن خوب است. هرگز تلاش نکردم آنچه هستم را پنهان کنم. مردم میگویند مردها گریه نمیکنند اما چه کسی این را گفته؟ ما همه احساسات و عواطف داریم و باید آنها را ابراز کنیم.»
رونالدو در 35سالگی و در حالی که به مراحل پایانی فوتبال حرفهای خود میرسد، تلاش زیادی میکند تا خودش را آماده و سرحال نگه دارد. او فاش کرد: «تابستان گذشته گفتوگویی با آنتونی جاشوا داشتم. 33ساله که میشوید حس میکنید پاهایتان دارد میرود. من میخواهم در ورزش بمانم، در فوتبال. مردم من را میبینند و میگویند: کریستیانو بازیکن فوقالعادهای بود اما حالا خیلی کند شده. این را نمیخواهم. شما ممکن است تغییرات زیادی در بدن خود داشته باشید اما مشکل از اینجا نیست. به ذهنیت شما بستگی دارد و همچنین به انگیزه و تجربهتان که فکر میکنم پیچیدهترین مسأله است. شما در ورزش به پختگی میرسید. به راجر فدرر نگاه کنید، 37 یا 38ساله است و هنوز در اوج. در بوکس هم چنین نمونههایی داریم.»
رونالدو نگاهی کلی به دوران فوتبال خود نیز داشت: «من از خیلی چیزها گذشتم برای اینکه بهترین در جهان باشم اما مهمترین دغدغهام این است که انسان خوبی باشم.»
رونالدو در تیم منتخب تاریخ فوتبال از نگاه مجله معتبر فرانس فوتبال در کنار لو یاشین، کافو، فرانتس بکن باوئر، پائولو مالدینی، لوتار ماتئوس، ژاوی، پله، دیگو مارادونا، لیونل مسی و رونالدو نازاریو قرار گرفته است. او در اینستاگرام خود واکنش نشان داد و نوشت: «خیلی مفتخرم به اینکه در تیم منتخب تاریخ فوتبال قرار گرفتهام. عجب تیم رویایی. به همه آنها ادای احترام میکنم و همه از نظر من قابل تحسین هستند. واقعاً احساس غرور میکنم که در کنار اینها هستم. متشکرم.»
لیورپول- تاتنهام، ساعت 23:30
نبرد صدرنشین ها
هواداران لیگ برتر میتوانند کریسمس را زودتر جشن بگیرند، امشب آنفیلد میزبان یک بازی مهم بین لیورپول و تاتنهام است. تاتنهام تنها به خاطر تفاضل گل بهتر نسبت به لیورپول در صدر جدول قرار گرفته اما دو تیم شباهتهای جالبی به یکدیگر دارند.
لیورپول و تاتنهام تا اینجای فصل به هفت پیروزی، چهار تساوی و یک شکست رسیدهاند و همچنین هر دو در چهار بازی آخرشان دو برد خانگی و دو تساوی خارج از خانه به نام خود ثبت کردهاند. بازی امشب همچنین بهترین خط حمله لیگ را در برابر بهترین دفاع قرار میدهد. با وجود اینها، لیورپول به خاطر فرم فوقالعاده خانگی به عنوان مدعی پیروزی به این بازی میرود. دو پیروزی آسان برابر تیمهای خوب لسترسیتی و ولورهمپتون در دو بازی آخر یعنی لیورپول از 32 بازی آخرش در آنفیلد 31 بازی را برده و در این دیدارها 93 گل زده است. این تیم رکورد شکستناپذیری خود در آنفیلد را به 65 بازی متوالی رسانده اما با تیمی روبهرو میشود که اعتماد به نفس لازم برای شکست این رکورد را دارد. البته لیورپول مشکلات خودش را در این فصل دارد از جمله مصدومیتها که ممکن است اجازه ندهد 9 بازیکن اصلی تیم در این بازی به میدان بروند. تساوی یک بر یک شنبه برابر فولام پنجمین بازی پیاپی خارج از خانه بود که لیورپول نتوانست ببرد و به این ترتیب 11 امتیاز از دست دادهاند. فصل قبل 35 بازی طول کشید تا لیورپول 11 امتیاز از دست بدهد و در مجموع فقط 15 امتیاز را نگرفتند. آنها فصل قبل این موقع 9 امتیاز بیشتر داشتند و با 8 امتیاز اختلاف در صدر قرار گرفته بودند. تردیدی در افت آنها بعد از قهرمانی وجود ندارد اما این فصل کاملاً خاص است و با توجه به مشکل مصدومیت، یورگن کلوپ از اینکه به صورت مشترک در صدر جدول قرار گرفتهاند، راضی است. بعد از اقتدار فصل گذشته انتظار میرفت لیورپول این فصل هم مدعی باشد اما هیچکس توقع صدرنشینی از تیم ژوزه مورینیو نداشت. این تیم در آخرین بازی خود برابر کریستالپالاس یک بر یک متوقف شد اما این حس در هواداران به وجود آمده که این فصل میتوانند بعد از 60 سال قهرمان لیگ شوند، برای این حس دلیل دارند: اسپرز تا همینجای فصل منچستریونایتد، منچسترسیتی و آرسنال را برده و امتیاز مهمی در خانه چلسی گرفته است.
گفتوگو با بهرام افشارزاده به بهانه برگزاری نشست شورای المپیک آسیا
بهنظرم قطر برای بار دوم میزبان بازیهای آسیایی میشود
دبیرکل سابق کمیتهی ملی المپیک دربارهی حذف کرسیهای بینالمللی گفت: «هر مدیری آمد، نفر قبلی را حذف کرد؛ چه در شورای المپیک آسیا و چه در کمیتهی بینالمللی المپیک. من در شورا پست داشتم، آقای کیومرث هاشمی من را حذف و شاهرخ شهنازی را معرفی کرد. در مورد خیلی از پستها این کار را کردیم. نمیگویم باید تا ابد ما میماندیم، اما تغییر افراد هم راه و روش دارد.»
مصاحبه
آزاده پیراکوه
نشست شورای المپیک آسیا در مسقط برپا شده و یکی از محورهای مهمش تصمیمگیری برای میزبان بازیهای آسیایی 2030 است که اتفاقاً نتیجهاش برای ورزش ایران هم مهم است و همین موضوع باعث حضور نمایندگان ایران در این نشست شده، اگرچه میتوانستند بهصورت آنلاین هم شرکت کنند.اما رضا صالحیامیری قدر این فرصت را دانسته تا بتواند چهرههای تأثیرگذار ورزش آسیا را از نزدیک ببیند.به همین بهانه او بههمراه نصرالله سجادی و پیمان فخری راهی عمان شده تا هم در جلسات شورا حضور داشته باشد هم در رأیگیری برای انتخاب میزبان بازیهای آسیایی.اما این همه کاری نیست که صالحیامیری بهدنبال انجامش است.مسئولان کمیته ملی المپیک این روزها در عمان مشغول مذاکره با سران ورزش کشورهای مختلف آسیایی هستند و هر روز چند ساعت یکبار خبری میرسد از نشست صالحیامیری و همراهانش با نمایندگان کشورهای مختلف؛ از عمان گرفته تا قطر و عراق و البته دستاندرکاران آسیایی فدراسیونهای جهانی، مثل جلود عراقی که حالا نقش مهمی در فدراسیون جهانی وزنهبرداری دارد.برگزاری این نشستها و حال و هوای گرمی که این روزها شورای المپیک آسیا دارد، بهانهای است برای یادآوری چهره قدیمی کمیته ملی المپیک که ارتباطات خوبی در شورای المپیک آسیا بخصوص با شیخ احمد، رئیس شورا داشت؛ بهرام افشارزاده، دبیرکل سابق کمیته ملی المپیک که پنج دوره در کمیته حضور داشته و حتماً بیشتر از هر ایرانی دیگری افراد شورا را میشناسد و معادلات این نهاد بینالمللی را بلد است.به این بهانه و در آستانه انتخاب میزبان بازیهای آسیایی 2030 چند دقیقه با افشارزاده همکلام میشویم؛ کسی که این روزها از بیرون گود اتفاقهای ورزش و کمیته ملی المپیک را میبیند.کسی که با وجود دور شدن از فضای مدیریتی ورزش، نشان میدهد خیلی خوب اتفاقها را رصد میکند و در جریان اوضاع است.
چه خبر آقای افشارزاده؟ مدتهاست از شما خبری نیست.
در منزل نشستهام و دورادور اخبار ورزش را دنبال میکنم و البته خاطراتم را مینویسم.
این خیلی عالی است. شما سالها در ورزش بودهاید و چیزهایی را دیدهاید که شاید خیلیها ندیده باشند.
به همین خاطر میخواهم چیزهایی که میدانم، جایی ثبت و ضبط شود. شاید یک روز به درد بخورد.
حتماً همینطور است. میدانید که این روزها نشستهای شوای المپیک آسیا در حال برگزاری است و شما بیشتر از هر مدیری در ایران تجربه حضور در این جمع را داشتهاید.
بله. در جریانم و میدانم که ظهر چهارشنبه قرار است در مورد میزبان بازیهای آسیایی تصمیم بگیرند.
پس خیلی دقیق موضوعات را دنبال میکنید.
نمیتوانم دنبال نکنم. به هر حال سالها در این فضا بودهام.
این خیلی خوب است. میخواستم درباره روالی که در رأیگیریهای اینچنینی طی میشود نظرتان را بدانم. گفته میشود ورزش آسیا شخصمحور اداره میشود و تصمیم اصلی را شیخ احمد میگیرد و بقیه اجرا میکنند.
اینطور نیست که رأیگیری ساختگی باشد، اما انتخاباتی که در شورای المپیک آسیا برگزار میشود مثل بقیه جاهاست. قبل از رأیگیری همه میدانند چه نتیجهای رقم میخورد؛ یعنی همه چیز در فاصله دو سه روز مانده به رأیگیری بسته شده است. مثلاً الان که ما با هم صحبت میکنیم، مشخص است که قطر بهعنوان میزبان انتخاب شده یا عربستان. نظر شیخ احمد خیلی مهم است و افرادی که برای هر چیزی کاندیدا میشوند، میدانند که باید نظر او را جلب کنند. درست است که نمایندگان شورا چند ماه قبل از امکانات ریاض و دوحه بازدید کردهاند، اما حتماً دو سه شب قبل هم نشستهایی با شیخ و نزدیکان او و اعضای هیأت اجرایی داشتهاند و سعی کردهاند نظرشان را جلب کنند.
برای جلب نظر شیخ و تصمیمگیران شورا چه راهی وجود دارد؟
امکانات کشورها و تسهیلاتی که میزبان برای کشورهای مختلف در نظر میگیرد، خیلی تأثیرگذار است؛ مثلاً کشوری که متمول است، ممکن است بگوید بلیت هواپیمای کشورهای میهمان را میدهد. خب این برگ برنده است و حتماً کشورها به چنین ایدهای رأی میدهند و شیخ احمد هم از این موضوع حمایت میکند. البته در نشستهای رودررو با افرادی که خیلی تأثیرگذار هستند هم هدایایی داده میشود.
اینجا پسته و فرش رسم است. آنجا چه چیزی میدهند؟
ساعت، گزینه خوبی برای نشستهای اینچنینی است. البته نه اینکه سران شورای المپیک آسیا چنین هدیهای توجهشان را جلب کند، چون همه از افراد متمول هستند، اما مرسوم است که هدایایی به رسم احترام داده میشود.
با توجه به شناختی که از فضای شورای المپیک آسیا دارید، فکر میکنید روز چهارشنبه نام قطر اعلام میشود یا عربستان؟
من خیلی احتمال میدهم که قطر برای بار دوم میزبان بازیهای آسیایی شود. شاید عربستان هم کشور متمولی باشد اما شرایطی که قطر در این سالهای اخیر رقم زده بسیار متفاوت است. عربستان مسائل سیاسی دارد که قطر ندارد. دوحه میزبانی رویدادهای بزرگی را بر عهده گرفته و دو سال دیگر میزبان جامجهانی است که اصلاً موضوع کوچک و بیاهمیتی نیست. معمولاً وقتی میزبانی رویدادی را بر عهده میگیرد، تلاش میکند بخشی از هزینههای کشورهای میهمان را پرداخت کند و همه اینها نشان میدهد که قطر شانس بیشتری دارد. مگر اینکه از بالا به شیخ احمد دستوری بدهند که البته بعید میدانم شیخ خیلی از سیاستهای کشورش تبعیت کند. به هر حال کویت نوچه عربستان است اما شیخ احمد در این سالها خیلی وقتها خلاف سیاستهای کشورش قدم برداشته و بارها نشان داده با قطریها روابط خوبی دارد و بعید است سمت عربستان بچرخد.
مسئولان ایرانی حاضر در عمان هم در این روزها نشستهای متعددی برگزار میکنند. فکر میکنید این جلسات در مسیر توسعه روابط بینالملل ورزش چقدر مفید باشد؟
لازم است این را بگویم که آقای صالحیامیری در این مدت سعی کرده قدمهای مثبتی را برای توسعه کمیته ملی المپیک بردارد که تا حدی هم موفق بوده است، اما در مورد روابط بینالملل، من فکر نمیکنم چندتا نشست اینچنینی خیلی تأثیر داشته باشد. مثلاً گفته میشود برای برخی مسائل مثل معضل جودو، ما با فلان شخص جلسه داریم. آیا واقعاً اینکه ما بهعنوان نماینده ایران نشستی را برگزار کنیم، یعنی اینکه مسائلمان حل میشود؟ صددرصد نه. بسیاری از این مسائل و مناسبات بینالمللی شخصمحور هستند و روابط دوستانه افراد بسیار مهم است. من در این فضا بودهام و دوستان زیادی پیدا کرده بودم؛ آن هم بهواسطه اینکه سالها در مدیریت ورزش حضور داشتم. تداوم مدیریت برای اینکه روابط محکمی برقرار باشد، بسیار اهمیت دارد. درست است که آقای صالحیامیری برای ورزش ایران زحمت زیادی کشیدند و در داخل روابط زیادی دارند اما این روابط را در خارج از کشور ندارند. خیلیها ایشان را نمیشناسند و حتی افرادی هم که همراهشان هستند را نمیشناسند. البته اگر دوره مدیریتیشان طولانی شود و فرصت رفتوآمد زیاد باشد، شاید در آینده اتفاقهای مثبتی بیفتد. در این سفر دکتر سجادی کنار ایشان هستند و پیمان فخری. دکتر سجادی با اینکه بسیار باتجربه هستند اما در بعد برقراری روابط دوستانه ضعیف هستند؛ پیمان فخری هم که بسیار جوان است. البته در مورد پیمان من نظری دارم که امیدوارم دوستان گوش بدهند. پیمان جوان است. تحصیلاتش را در حوزه ورزش دنبال کرده و خودش هم ورزشکار بوده و مربی است. او یک پتانسیل به حساب میآید مشروط بر اینکه آنقدر در این مجامع شرکت کند که چند سال آینده برای ما در بعد بینالملل یک چهره قابل اتکا به حساب بیاید. مثلاً ممکن است این کار بعد از یک دوره 10ساله جواب بدهد.
تجربه نشان داده خیلی این روال رعایت نمیشود.
دقیقاً همینطور است. چیزی که ما از آن آسیب خوردهایم، همین است. هر مدیری آمد، نفر قبلی را حذف کرد؛ چه در شورای المپیک آسیا و چه در کمیته بینالمللی المپیک. من در شورا پست داشتم، آقای کیومرث هاشمی، من را حذف و شاهرخ شهنازی را معرفی کرد. در مورد خیلی از پستها این کار را کردیم. نمیگویم تا ابد ما باید میماندیم، اما تغییر افراد هم راه و روش دارد. مثلاً همین عضویت در کمیته بینالمللی المپیک که آقای هاشمیطبا داشت را مثل آب خوردن از دست دادیم. میشد ایشان را حفظ کرد و سر فرصت مناسب گزینهای که میخواستند را جابهجا کنند. این کار مستلزم چند سال صبوری بود. باید اجازه میدادند روابط ایشان آنقدر عمیق شود تا بتوان فرد دیگری را بهجای ایشان معرفی کرد. شما به لیست اعضای کمیته بینالمللی المپیک نگاه کنید. اندونزی، عمان، قطر و مالزی نماینده دارند اما ما نداریم. مالزی یک نماینده در کمیته بینالمللی المپیک داشت که اپوزیسیون کشورش بود و هر بار که به هر اجلاسی میآمد، مأمور مخفی و محافظ از سوی دولت همراهش بود. در کشورش هم در حصر خانگی بود اما باز هم دولت مالزی عضویت او در کمیته بینالمللی المپیک را لغو نکرد. آنقدر ماند تا مرد. اما چون دوران حضور او طولانی شده بود و جایگاه خوبی پیدا کرده بود، سریع همان جایگاه را به یک مالزیایی دیگر دادند. اما ما چه میکنیم؟ با تغییر رئیس کمیته یا وزیر، آدمها را تغییر میدهیم؛ یا چون از فلان فرد خوشمان نمیآید، یا میخواهیم خودمان باشیم، افرادی که میتوانستند موفق باشند را حذف میکنیم و بعد میگوییم چرا روابط بینالملل ضعیفی داریم؟
پس با این حساب خیلی به روالی که این روزها طی میشود، خوشبین نیستید. مثل موضوع کاراته و...؟
اصلاً. اینها تصمیماتی است که در جاهای دیگر و از سوی افراد بانفوذتر گرفته میشود. مثل موضوع جودو که ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم سران ورزشی کشورهای آسیایی همراه ما باشند تا به خواستهشان برسند. در مورد کاراته هم از اول قرار نبود کاراته برای همیشه در بازیها باشد. حالا اینکه ما در کاراته خوب هستیم دلیل نمیشود یک تصمیم بینالمللی تغییر کند. اینبار هم ژاپن با اصرار و با توجه به اینکه در این رشته بسیار قوی است، توانست مسئولان کمیته بینالمللی المپیک را مجاب کند که این رشته را به لیست بازیها اضافه کند. به فهرست رشتههایی که اضافه شدهاند نگاه کنید. بهخوبی نشان میدهد کمیته بینالمللی المپیک چه سیاستی را دنبال میکند. اینبار ژاپن بهدنبال سومی یا چهارمی در المپیک است و میخواهد بیشتر مدالهای این رشته را در المپیکی که میزبانش است درو کند.
به المپیک توکیو اشاره کردید. با توجه به اینکه شما المپیکهای زیادی را دیدهاید پیشبینیتان از این المپیک چیست؟
شاید شیوع کرونا و تعویق المپیک برنامه ژاپنیها را تحت تأثیر داشته باشد اما مطمئنم بینظیرترین المپیک را شاهد خواهیم بود. بیتردید بهترین المپیک کل تاریخ، همین المپیکی است که چند ماه دیگر برگزار میشود.
و فکر میکنید سهم ایران در این بینظیرترین المپیک چیست؟
کرونا شرایط را برای همه بههم ریخته و ورزشکاران ایران هم تحت تأثیر این موضوع بودهاند. مدت زیادی تمریناتشان تعطیل بوده و این موضوع حتماً در روند آمادهسازی تیمهای ایران تأثیر دارد، اما این شرایطی است که برای کل دنیا وجود داشته و فقط ویژه ما نیست. اگر برنامهریزی دقیقی صورت بگیرد و سعی شود در این مدت نیازهای ورزشکاران تأمین شود، میتوان به نتیجه خوب فکر کرد؛ البته نه نتیجهای مثل لندن. من معتقدم لندن دیگر برای ما تکرار نمیشود اما حتماً نتیجه مثل 2008 پکن هم رقم نمیخورد. نه به بدی پکن؛ نه به خوبی لندن. چیزی این وسط خواهیم بود. به نظرم الان نیاز است خیلی بیشتر به ورزشکاران سرکشی شود و دبیرکل کمیته ملی المپیک باید نقش پررنگتری را در ماههای باقیمانده تا المپیک ایفا کند. دکتر صالحیامیری پول خوبی آورده و باید از این فرصت استفاده کرد. اما من فکر میکنم ایشان تنهاست و حمایت و کمک لازم را از سوی مدیران دیگر مجموعه ندارد. هیأت اجرایی خیلی قوی هم ندارد که به او در این مسیر کمک کنند. اگر خیلی ریز مسائل ورزشکاران پیگیری شود، میتوان امیدوار بود در چند رشته موفقیتهایی را به دست بیاوریم، اما نباید از یکسری واقعیتها غافل شویم.
چه واقعیتهایی؟
وضعیتی که رشتههای مدالآور ما دارند. وزنهبرداری و چهرههایی که شانس مدالآوری دارند هنوز نتوانستهاند سهمیهشان را نهایی کنند. در کشتی شاهد این هستیم که خیلی وضعیت ایدهآلی نداریم؛ بخصوص در کشتی آزاد. تکواندو هم به همین ترتیب. وقتی وضعیت رشتههای مدالآور ما این است، از بقیه چه انتظاری داریم! اینها نشان میدهد که حال کاروان اعزامی به توکیو خیلی خوب نیست؛ مگر اینکه در این چند ماه با تزریق پول خوب به این رشته و توجه زیاد به ورزشکاران بتوان روی انگیزهشان کار کرد و احتمالاً نتیجه گرفت.
احتمال بزرگ آخر هفته استقلال
آصفی در هیأت مدیره مددی مدیرعامل
در بخش مدیریتی باشگاه استقلال به احتمال زیاد تغییراتی ایجاد خواهد شد. گفته میشود آصفی که خود زمانی در هیأت مدیره باشگاه استقلال حضور داشت به این سمت بازخواهد گشت. آصفی روزگاری سخنگوی وزارت امور خارجه هم بود و در بعد بینالمللی تجربیات بالایی دارد. او مدتی هم سفیر ایران در امارات بود. در عین حال خبر مدیرعاملی احمد مددی نیز به گوش میرسد و ظاهراً وزارت ورزش و جوانان قصد دارد از سرپرست مدیرعاملی باشگاه استقلال به عنوان مدیرعامل جدید رونمایی کند. مددی ماهها است به عنوان سرپرست مدیرعامل در باشگاه استقلال فعالیت میکند. او در هیأت مدیره استقلال هم جایی ندارد و باید دید اگر به عنوان مدیرعامل برگزیده شد آیا در هیأت مدیره هم صاحب کرسی خواهد شد یا خیر؟!
هراتیان: پروتکلهای ایران در مقایسه با قطر خیلی خوب است
مستندات لغو بازی پرسپولیس به اطلاع همه میرسد
مسابقات لیگ قهرمانان آسیا در منطقه شرق آسیا با حضور دو افسر پزشکی زن ایرانی به پایان رسید. زهره هراتیان، رئیس مرکز پزشکی ایفمارک در ایران و افسر پزشکی در لیگ قهرمانان آسیا، حالا بعد از بازگشت به ایران درباره تجربه حضور در این رقابتها به خبرنگار ایران ورزشی میگوید: «این اولین تجربه حضور من در لیگ قهرمانان آسیا در حوزه مردان بود که خود AFC هم از آن به عنوان یک اتفاق تاریخی نام برد که چهار پزشک زن از کشورهای مختلف که خدا را شکر دو نفر از آنها هم از ایران بودند، در تورنمنت مردانهای که توسط AFC برگزار شد، حضور داشتند. این افتخار بزرگی بود که زنان ایرانی در ورزش فوتبال که ورزشی مردانه محسوب میشود، توانمند هستند و بازخورد این موضوع در آسیا و دنیا بسیار مثبت بود.» او نحوه مراقبتهای پزشکی و بهداشتی از تیمها و بازیکنان در قطر را اینطور توصیف میکند: «تجربه بسیار خوبی بود. من مدت 30 روز از زمان شروع مسابقات شرق آسیا تا مشخص شدن فینالیست در قطر حضور داشتم. به صورت نزدیک با پروتکلها آشنا شدم. شرایط کووید بسیار متفاوت است با شرایط عادی و وزارت بهداشت قطر به عنوان رکن اصلی برگزاری مسابقات، تمهیدات بسیار بسیار سختگیرانهای داشت. یعنی ما کلاً در یک حباب امنیتی کووید بودیم که اجازه خارج شدن از این حباب را نداشتیم. یعنی فقط در مسیر هتل تا استادیوم بودیم و اجازه رفتن به جای دیگری را نداشتیم. به صورت مرتب هر روز از اعضایی که حضور داشتند تست PCR گرفته میشد. از افراد بومی تا کسانی که از کشورهای مختلف به عنوان عوامل اجرایی AFC حضور داشتند، همه بطور مرتب تست میدادند.
تیمها هر روز باید فرم خوداظهاری پرمیکردند. نتایج تب سنجیهایشان را بطور مرتب و روزانه ارسال میکردند. همچنین باید مقررات اعلام شده را در خود هتل، در حین تمرین و برگزاری مسابقات رعایت میکردند.» هراتیان با اشاره به تستهایی که از افراد حاضر در این مسابقات گرفته شده است، اینطور میگوید: «خوشبختانه حدود 10 هزار تست انجام شد که همه منفی بود.
این یک دستاورد بزرگ محسوب میشد. این نشان میدهد اگر دستورالعمل مشخصی وجود داشته باشد و همه به آن پایبند باشند، میتوانیم بازیهای فوتبال را بدون مشکل برگزار کنیم.» عضو ستاد مبارزه با کرونای فوتبال ایران، مقایسهای دارد بین مراقبتهای بهداشتی قطر و ایران. او در این رابطه توضیح میدهد: «فیفا و AFC، بخصوص فیفا از همان ابتدا، برگزاری لیگ هر کشور را منوط کرد به دستورالعملهایی که وزارت بهداشت هر کشور متناسب با زیرساختها و شرایط مالی خودش تعریف میکند. زیرا کشورها زیرساختها و توان مالی یکسانی ندارند. برگزاری مسابقات متمرکز هم متفاوت است با برگزاری لیگ در کشور به صورت رفت و برگشت و در شهرهای مختلف. به همین خاطر دستورالعملها یکسان نیست چون من تجربه برگزاری لیگ را داشتم و در قطر هم حضور پیدا کردم، میتوانم قضاوت خوبی داشته باشم که عملکرد لیگ ایران در مقایسه با قطر بسیار خوب ارزیابی میشود. با توجه به زیرساختها و با توجه به برگزاری لیگ به صورت رفت و برگشتی. الان هم ما داریم آوردهها و اطلاعاتی که در این مدت کسب کردهایم را به مقالههایی تبدیل میکنیم و آن را با لیگهای دیگر مقایسه میکنیم.» او یکی از مهمترین یافتههایش از آنچه در حباب قرنطینه قطر مشاهده کرده را اینطور بیان میکند: «نکتهای که من در لیگ قهرمانان آسیا خیلی خوب یاد گرفتم این بود که همه افراد مثل یک زنجیر به یکدیگر ارتباط دارند و اگر تنها یک نفر کارش را درست انجام ندهد و ضعف داشته باشد، تمام تلاشهای دیگران هم از بین میرود. زمانی که همه کارشان را درست انجام دهند، خروجی صد در صد خواهد بود.
در شرق آسیا سطح رقابتها خیلی خوب بود و تیمها با اینکه تیم ملی نبودند و تیمهای باشگاهی بودند، خیلی حرفهای حضور داشتند. یکی دو تا از باشگاههای ژاپنی با خود سونوگرافی پرتابل داشتند. یعنی خودشان را در شرایط کرونا درگیر این موضوع نمیکردند که بازیکن برای تشخیص مصدومیتش مجبور با انجام تست MRI شود. خودشان تشخیص میدادند و سونوگرافی میکردند و این نویدبخش آینده خیلی حرفهای برای فوتبال آسیا است.» از هراتیان درباره مشکلاتی که در هفتههای اخیر درباره کروناییهای تیم فوتبال ذوبآهن رخ داده میپرسیم و اعتراضهایی که به لغو بازی این تیم مقابل پرسپولیس میشود. هراتیان میگوید: «درباره اتفاقاتی که در نبود من رخ داده است، من احاطهای در پروندهها ندارم. قطعاً همکاران من مستندات لازم را بررسی کردهاند. البته در جریان مسائل بودهام اما چون حضور فیزیکی نداشتم، نمیدانم جزئیات به چه صورت است؟ مستندات و تصمیمگیریها اما قطعاً هم به اطلاع همه میرسد و اگر هم مستنداتی مبنی بر بروز تخلف وجود داشته باشد، به کمیته انضباطی ارسال خواهد شد.»
ممنوعیت صدور آیدی کارت برای خبرنگاران ایران
جریمه باشگاه پرسپولیس در صورت پخش فینال
تخلف صدا و سیمای ایران در رعایت نکردن حق کپی رایت پخش زنده مسابقات لیگ قهرمانان آسیا، باعث شد بخش رسانهای AFC نه تنها حق پخش فینال این رقابتها را به ایران ندهد که صدور آیدی کارت برای خبرنگاران ایرانی را هم ممنوع کرد.
به همین دلیل خبرنگارانی که از طرف ایران برای پوشش خبری فینال لیگ قهرمانان آسیا در دوحه حاضر شدهاند، به عنوان همراهان باشگاه پرسپولیس مجوز حضور در قطر را دریافت میکنند! سختگیریهای AFC در این رابطه به حدی است که اگر هر یک از همراهان هم با تلفن همراه یا دوربین اقدام به تصویربرداری از مسابقات کند، از استادیوم برگزاری رقابت اخراج خواهد شد.
در مسابقات دیگری که AFC برگزار میکرد، حتی در صورتی که ایران حق پخش بازیها را نمیخرید، باز هم خبرنگارانی از سوی ایران میتوانستند برای پوشش خبری مسابقات، آیدی کارت دریافت کنند اما تخلف ایران در پخش مسابقاتی که حق پخش آن را نخریده بود، باعث شده که حتی به این شکل هم به خبرنگاران ایرانی آیدی کارتی تعلق نگیرد. همین موضوع باعث شده که در مسابقهای که یک طرف آن نماینده ایران است، ایران هیچ خبرنگاری در روز فینال در جایگاه خبرنگاران نداشته باشد!
بنا به گفته کنفدراسیون فوتبال آسیا، در صورتی که فیلمی از تمرینات و مسابقه در ایران پخش شود، خود باشگاه پرسپولیس جریمه خواهد شد.
فدراسیون فوتبال ایران حتی در جام جهانی روسیه هم به دلیل اینکه در برخی بازیها حق پخش را به طور کامل نخریده بود، امکان حضور گزارشگران ایران در باکس کنار زمین وجود نداشت و محمدحسین میثاقی علیرغم حضور در روسیه، نتوانست از داخل ورزشگاه، گزارشی تهیه کند.
دفاع فنونی زاده از پست اینستاگرامی
پرسپولیسی ها سال 92 بین هواداران کره بودند
گفت و گوی اختصاصی مهدیه دریابیگی
تنها یک پست از جانب پیشکسوت استقلال فضای مجازی را به هم ریخت. وقتی مهدی فنونیزاده بازیکن قدیمی استقلال در پست خود آرزوی موفقیت برای حریف آسیایی پرسپولیس کرد، هواداران قرمز به پیج شخصی او هجوم برده و به او ناسزا گفتند، این در حالی بود که افرادی مثل پرویز مظلومی سرپرست استقلال هم برای حریف دیرینه این تیم در آسیا آرزوی موفقیت کرد! اما چرا در این برهه از زمان که استقلالیها سعی میکنند خودشان را حامی پرسپولیس در آسیا بدانند، یکدفعه یکی از پیشکسوتان استقلال با پست خود فضای مجازی را متشنج میکند. این حرکت فنونیزاده بهانهای شد تا به سراغ او رفته و دلیل کارش را بپرسیم. فنونیزاده در این خصوص اینطورمیگوید: «فکر نکنید من وطنفروش هستم و میدانم در این چند وقت اخیر استقلالیها و مظلومی برای پرسپولیس آرزوی موفقیت کردند اما من در پست شخصیام از حریف پرسپولیس حمایت کردم که در این بین هواداران پرسپولیس به پیج شخصی من هجوم آورده و به من فحاشی کردند. شاید کسی در این مورد سعهصدر داشته باشد و بگوید نباید واکنشی به ناسزاها داشته باشیم اما من نمیتوانم بیاحترامیهای همیشگی هواداران پرسپولیس را نسبت به خودم نادیده بگیرم. من برای کاری که کردم دلیل داشتم.» میتوانید دلیل این کار را توضیح بدهید چون در چنین مواقعی میگویند باید از هر تیم ایرانی دفاع کرد و نباید نگاه رنگی داشت. فنونیزاده در این خصوص اینطور توضیح میدهد: «من هم در گذشته میگفتم هر تیم ایرانی که به آسیا میرود باید از آن دفاع کرد و نباید نگاه رنگی داشت اما سال 92 هواداران پرسپولیس کاری کردند که من نگاهم به این ماجرا عوض شد. اصلاً مگر آنها این نگاه رنگی را ندارند؟! مگر در فینال سال 92 ما با حریف کرهای بازی نداشتیم؟ در آن سال عدهای از هواداران پرسپولیس لابهلای هواداران کرهای نشسته بودند و از تیم حریف حمایت میکردند! مگر آن زمان استقلال نماینده ایران نبود؟ حالا چرا اینقدر به آنها برخورده است؟! ما بیدلیل حرف نمیزنیم و عکسهای آن بازی موجود است و دست به دست میچرخد. در سال 92 هواداران ما خیلی دلخور شدند و رنج کشیدند.» استقلال در حال حاضر صدرنشین شده است. نظرتان در مورد صدرنشینی استقلال چیست؟ بازیکن سابق استقلال در پاسخ میگوید: «استقلالیها نباید مست این صدرنشینی شوند. درست است که کارشان خوب بوده اما هنوز حریفان سرسخت استقلال و بازی با آنها مانده. باید هوشیارانه عمل کنند.» به آقای فکری نمره قبولی میدهید؟ فنونیزاده پاسخ میدهد: «بله من به ایشان برخلاف بعضی از پیشکسوتان نمره قبولی میدهم چون ایشان وقتی تیم را تحویل گرفت با مشکلات عدیدهای مواجه بود ضمن اینکه بدنسازی را دیر شروع کردند. تاکنون هم خوب نتیجه گرفته پس نمره قبولی میگیرد.» بازی با ذوبآهن را چطور ارزیابی میکنید؟ فنونیزاده در این خصوص میگوید: «ذوب حریف خوبی است اما استقلال میتواند در اصفهان این تیم را شکست دهد.»
رافت: اولسان تیمتر از النصر و حریفان قبلی است
با هافبکهای پرتعداد و بازی حساب شده میتوان قهرمان شد
گفت و گو
ناصرقراگزلو
پایان رافت مهاجم اسبق پرسپولیس در گفت و گو با ما روی این نکته تأکید دارد که بازی با تیم اولسان تفکر خاصی را میطلبد که این مهم در نزد کادر فنی پرسپولیس وجود دارد و امیدوار است با بازی حساب شده، سرخپوشان از سد تیم کرهای نیز بگذرند و قهرمانی را به ملت ایران و هواداران تیمشان هدیه کنند.
در خصوص تیم اولسان چه نظری دارید و این تیم را به لحاظ فنی چگونه ارزیابی میکنید؟
تیم اولسان را در بازی مقابل ویسل کوبه تیمی خوب، سرعتی و هجومی دیدم؛ تیمی که بازیکنان بسیار شاخصی در چند منطقه از زمین از جمله خط حمله و خط دفاعی دارد.
بیشتر در این خصوص توضیح میدهید؟
جونیور مهاجم برزیلی اولسان بازیکنی خطرناک و گلزن است که باید حتماً او را مهار کنند. جدا از این بازیکن، تیم اولسان یک بازیکن نروژی را هم در اختیار دارد که او نیز بازیکنی بسیار خوب و کامل است.
جونیور بازیکنی تکنیکی و گلزن و سرزن است که مرا یاد حمدالله مهاجم بسیار خطرناک تیم النصر میاندازد. مهاجمی که البته نمیتوان او را مانند حمدالله خطرناک دانست اما به هر حال جونیور مهاجم بسیار خوبی است و برای مهار او باید برنامهریزی خاصی انجام داد.
در قیاس با النصر و بقیه حریفان غرب آسیایی پرسپولیس تیم اولسان را قویتر میدانید؟
من تیم اولسان را تیمتر و سیستم مدارتر از تیمهای غربی و قبلی که حریفان پرسپولیس بودند ارزیابی کردم؛ تیمی که بازی با آن، روش و راهکار بسیار حساب شده و متفکرانهای را میطلبد.
چگونه باید اولسان را مهار کرد؟
فکر کنم روش چهار -پنج -یک یعنی استفاده از هافبکهای پرتعداد و گرفتن میانه زمین بهترین روشی باشد که بتوان اتخاذ کرد.
اما بعضی کارشناسان معتقدند تنها با پرس کردن میتوان تیمی مانند اولسان و عناصر تهاجمیاش را از کار انداخت.
یحیی به نسبت دور قبل چهار بازیکنش یعنی چیزی حدود چهلدرصد از نیرویش را در اختیار ندارد. قبلاً بازیکنانی مانند وحید امیری، عیسی آلکثیر و احسان پهلوان بودند که به واسطه سرعت بالایشان و دوندگی بیحد آنها امکان پرس وجود داشت اما یحیی این بازیکنان را در فینال ندارد و به نظرم برای پرس تا حدودی با مشکل مواجه خواهد شد.
با توجه به کمبودها میتوان به طلسمشکنی پرسپولیس در لیگ قهرمانان امیدوار بود؟
با خط میانی پرتعداد میتوان سدی مقابل تیم کرهای کشید و در ضد حملهها به اولسان ضربه زد. گرفتن سرعت کرهای و دوندگی زیاد و بازی آرام و بدون عجله در کنار استفاده از ضد حمله میتواند پرسپولیس را به موفقیت رسانده و انشاءالله طلسم قهرمان نشدن تیمهای ایرانی در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا را بشکند.
در صورت گلزنی فکر میکنید قرعه گلزنی به نام چه بازیکنی ثبت شود؟
فکر میکنم در چنین بازیهای سنگینی ضربات ایستگاهی بسیار مثمر ثمر واقع خواهد شد و گره کار را باز خواهد کرد از همین رو فکر میکنم سید جلال روی ضربه ایستگاهی به اولسان گل خواهد زد و ارزشهای بالای خودش را باز هم بیشتر ثابت خواهد کرد.
گزارش خبرگزاری کره ای از جنگ مجازی سرخابی ها
استقلالیها حامی اولسان پرسپولیسیها طرفدار بوسان!
خبرگزاری یونهاپ نیوز کره جنوبی در گزارشی به درگیری هواداران ایرانی و کرهای در شبکههای اجتماعی قبل از فینال لیگ قهرمانان آسیا پرداخته.
در این گزارش آمده پیامهای حمایت از باشگاه اولسان تنها به کرهایها محدود نبوده و پیامی به زبان فارسی در صفحه اینستاگرام باشگاه اولسان هیوندای دیده میشود. حتی یک حساب اینستاگرامی به زبان فارسی ایجاد میشود که در پروفایل حساب خود قید کرده: «امیدوارم اولسان هیوندای قهرمان آسیا شود.»
یونهاپ در ادامه به مخاطبان کرهای خود درباره کریهای بین هواداران استقلال و پرسپولیس به عنوان دو رقیب سنتی اشاره کرده و با اشاره به دربی بزرگ تهران بین این دو تیم، آن را با نبرد دو تیم سوون سامسونگ و افسی سئول در کره مقایسه کرده است.این خبرگزاری کرهای نوشته که «دشمن دشمن من، دوست من است» در میان هواداران ایرانی پرسپولیس و استقلال ظاهراً خریدار دارد. به همین دلیل است که استقلالیها دست به کار حمایت از اولسان زدهاند. البته هوادار پرسپولیسی هم دو عکس از دو شکست اولسان را منتشر کرده که بدترین شکستهای حافظه تاریخی این باشگاه هستند؛ دو شکست تلخ اولسان مقابل پوهانگ استیلرز در آخرین روز فصل 2013 و فصل 2019 لیگ کره که مانع قهرمانی اولسان در کی لیگ شد. دو شکستی که هر دو در ماه دسامبر اتفاق افتادهاند. این هوادار پرسپولیسی در پست خود به زبان فارسی نوشت: «هواداران پوهانگ استیلرز با به اشتراک گذاشتن این پست و یادآوری شکستهای تلخ اولسان در ماه دسامبر به پرسپولیسیها امیدواری دادند که شما قهرمان خواهید شد.»
رئیس مستعفی فدراسیون فوتبال میهمان افتخاری فینال آسیا
ملاقات تاج و اینفانتینو در دوحه
مهدی تاج به همراه مهدی محمدنبی و حیدر بهاروند امروز به قطر سفر کرد. او در این سفر با شیخ سلمان و اینفانتینو دیدار
خواهد داشت
گزارش
بهناز میرمطهریان
خبر سفر مهدی تاج به عنوان رئیس مستعفی فدراسیون فوتبال به قطر به همراه مهدی محمدنبی، دبیرکل و حیدر بهاروند، سرپرست فعلی فدراسیون فوتبال، در آستانه فینال لیگ قهرمانان آسیا، یکی از خبرهای عجیبی است که با توجه به جو ایجاد شده علیه تاج و بهاروند بعد از پرونده ویلموتس و اتفاقات فوتبال به گوش میرسد.
این سه نفر امروز (چهارشنبه) ایران را به مقصد قطر ترک میکنند و در صورتی که تستهای پزشکی آنها مشکلی نداشته باشد، تحت تدابیر پزشکی میتوانند در برنامههای در نظر گرفته شده شرکت کنند.
این سفر در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال و بعد از همه اتفاقاتی که در پرونده ویلموتس، برای هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال رخ داد، تبعات و حواشی مختلفی خواهد داشت. بخصوص که مهدی تاج هرگز پاسخهای قانع کنندهای به ابهاماتی نداد که در طول مدت مدیریتش در فدراسیون فوتبال مطرح میشد و با استعفا از سمتش، دیگر لزومی هم برای پاسخگویی ندید.
با همه اینها حالا که تیم فوتبال پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان آسیا راه یافته است، مثل دفعه قبل میتواند در کنار اینفانتینو بنشیند و میهمان افتخاری این مسابقه باشد یا حتی آن را هم امتداد افتخارات دوران مدیریتیاش بداند!
موضوع دعوت این سه نفر از ایران اما چه بوده و چرا مهدی تاج به همراه نبی و بهاروند میتواند در قطر حاضر شود؟
ماجرا از این قرار است که کشور قطر، از رؤسای فدراسیونهای فوتبال آسیا، اعضای کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا به همراه رؤسای فیفا، یوفا و کنفدراسیونهای دیگر دعوت کرده است تا در مراسم افتتاح استادیوم الریان (که با برگزاری فینال امیرکاپ قطر همزمان است) حاضر شوند.
مراسم افتتاحیه در روز جمعه 18 دسامبر (28 آذر) در استادیوم الریان برگزار خواهد شد و طبیعی است که برخی از مسئولان حاضر در این مراسم، برای حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا که شنبه 29 آذر برگزار میشود، در قطر بمانند. مهدی تاج به عنوان یکی از اعضای هیأت اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا، بهاروند و نبی را در این سفر همراهی میکند. بدون شک این سفر میتواند ملاقات این سه نفر با شیخ سلمان، رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا و اینفانتینو، رئیس فیفا را در پی داشته باشد و در شرایطی که به خاطر شیوع ویروس کرونا، امکان ملاقات و برگزاری جلسات حضوری نیست، چه فرصتی بهتر از این که مسئولان فدراسیون فوتبال ایران درباره بسیاری از مسائل و مشکلات فوتبال ایران با مسئولان عالیرتبه فوتبال آسیا و فیفا گفتوگوی اثربخشی داشته باشند.
موضوع پولهای بلوکه شده ایران در فیفا همچنان یکی از مسائل حل نشده فوتبال ایران است که نیازمند پیگیری جدی مسئولان فوتبال ایران است. علاوه بر این موضوع برگزاری مسابقات تیم ملی فوتبال ایران در ادامه رقابتهای مقدماتی جام جهانی و امکان برگزاری مسابقات داخل خانه در ایران میتواند موارد دیگری باشد که به دستاورد سفر مسئولان ایران به قطر منجر شود.
بعد ازدرخشش موسوی و مهدی پور رقابت داغ شد
رقیب تراشی برای وریا وریگی
حمیدرضا عرب
در دو بازی اخیر نه مسعود ریگی در ترکیب اصلی استقلال حضور داشته نه وریا غفوری. ماحصل این دو بازی یک تساوی خانگی نقدبرانگیز مقابل صنعت نفت آبادان بود و یک برد بیرون خانه مقابل شهرخودرو. در این دو بازی وریا غفوری و مسعود ریگی به دلیل مصدومیت در ترکیب استقلال حضور نداشتند.
در نگاه اول فقدان این دو چهره مهم برای استقلال با تبعاتی همراه بود اما اکنون چنین به نظر میرسد که شاید از جهاتی این غیبت برای استقلال مفید بوده و دست فکری را باز گذاشت تا فارغ از نامهای بزرگی که همواره پیرامونش را فرا گرفتهاند، تیمش را با بازیکنان جدید و حتی گمنام ارنج کند.
نتیجه این فعل و انفعالات، بازی دادن به احمد موسوی در پست دفاع راست و حضور مهدیپور در پست هافبک میانی -جایی که پیشتر ریگی بازی میکرد- بود. در عین حال سبحان خاقانی هم به عنوان یک سورپرایز ویژه به ترکیب اصلی استقلال رسید و مقابل شهرخودرو گل هم زد. از این مهم نباید گذشت که احمد موسوی نیز زننده تک گل تیمش مقابل صنعت نفت آبادان بود تا در روزی که وریا غفوری در ترکیب استقلال حضور نداشت او خالق گلی مهم باشد.
نگاهی به عملکرد بازیکنانی که در دو بازی اخیر به نوعی در پست وریا غفوری و مسعود ریگی به کار گرفته شدهاند، نشان میدهد که این بازیکنان توانستهاند با درخشش به کار خود خاتمه دهند تا عملاً فکری در یک فضای معماگونه بزرگ برای انتخاب ترکیب استقلال بعد از رسیدن مصدومان قرار بگیرد. خاقانی نیز گرچه نه با وریا هم پست است و نه موسوی، اما با درخشش در بازی با شهرخودرو معادلات جدیدی را در خط میانی استقلال پدید آورده و به احتمال زیاد در بازی آتی تیمش در ترکیب اصلی قرار خواهد گرفت تا جا برای دیگر مدعیان قدری تنگ شود. بدون شک هیچکس تصور نمیکرد که خط میانی استقلال در هفته ششم صاحب یک مدعی دیگر به نام خاقانی شود. بازیکنی که همین چند ماه پیش توسط منصوریان از تراکتورسازی طرد شده بود...
به هر شکل برآیند دو بازی اخیر به خصوص تقابل با شهر خودرو سرمربی استقلال را به سمتی میبرد که به ترکیب برنده دست نزند و از بازیکنانی در بازیهای آتی بهره بگیرد -به شرط تداوم بردها- که اسباب پیروزی تیمش مقابل شهرخودرو را پدید آوردند.
فکری به یقین با رویکرد اعتماد دوباره به تیم برنده، مردانش را مهیای بازی با ذوبآهن خواهد کرد که این ایده سبب میشود ریگی و غفوری به رغم آنکه اکنون به شرایط بازی رسیدهاند و از بند مصدومیت رها شدهاند، نتوانند در ترکیب اصلی استقلال قرار بگیرند. اوضاع اما وقتی برای این دو ستاره وخیمتر میشود که استقلال در بازی با ذوبآهن نیز نتیجه مطلوبی بگیرد که در این شرایط بازگشت هر دو بازیکن به ترکیب اصلی بازیهای آتی دشوارتر هم خواهد شد.
در این میان راه بازگشت وریا به ترکیب اصلی بسی دشوارتر از ریگی است. حال شاید فکری با رسیدن ریگی در نهایت تصمیم بگیرد او را در کنار مهدیپور که به نوعی همپستش محسوب میشود بازی دهد اما درباره وریا هرگز نمیشود با قطعیت حرفی به میان آورد و به نظر میرسد او در بازیهای آتی بیشتر به عنوان بازیکن تعویضی شانس حضور در ترکیب را خواهد داشت به خصوص اینکه وریا در اجرای کارهای دفاعی نیز آن تبحری که از موسوی میبینیم را ندارد و بیشتر بازیکنی رو به جلو است و تمایل حداکثری به بازی هجومی دارد. اما مسأله مهمتر درباره پست وریا غفوری این است که فکری در بازیهای اخیر تصمیم گرفته دیگر از بازیکنانی که هم پست محسوب میشوند در کنارهها استفاده نکند و از این پس قرار است با یک بازیکن تخصصی در کنارهها، تیمش را راهی بازیها کند، مگر در مواقع خاص.
این فعل و انفعالات دو سرنوشت را پیش روی فکری قرار خواهد داد: نخست اینکه، نیمکت تیم او با وجود بازیکنانی همچون وریا و شاید در بعضی بازیها ریگی، بسیار اثرگذارتر شود و دست آقای سرمربی برای انجام تعویضهای عمیقاً تأثیرگذار باز باشد و دوم اینکه، نیمکتنشینی این بازیکنان برای استقلال حاشیههایی به همراه داشته باشد و شاید کار سرمربی استقلال را قدری دشوار کند و احتمالاً موجب از دست رفتن آرامش تیم شود.
البته اگر استقلال روی دور برد باشد احتمالاً هر بازیکنی را میتوان روی نیمکت نشاند کما اینکه اکنون میبینیم برخی بازیکنان بزرگ روی نیمکت هستند و به دلیل درخشش بازیکنان همپست نمیتوانند دم بزنند یا گلایهای را مطرح کنند.
بنابراین شمشیر دولبه کنار گذاشتن برخی بازیکنان یا به اصطلاح دانهدرشتها ممکن است هم برای استقلال دستاورد مطلوبی به همراه داشته باشد و هم اینکه باعث نگونبختی تیمی شود که این روزها در صدر جدول قرار دارد و به لحاظ امتیازی وضعیتی مناسب و امیدوارکننده را تجربه میکند.
فکری به میلیچ:
برای دفاع چپ آماده باش
محمود فکری در بازیهای اخیر غالباً به محمد نادری میدان داده و این بازیکن که از پرسپولیس به استقلال پیوسته نیز شرایط فنی تحسینبرانگیزی نداشته و با ارائه نمایشی معمولی در استقلال به کار خود ادامه میدهد. بدون شک اگر نادری مصدوم نمیشد، سرمربی استقلال بازهم در بازی با ذوبآهن که طبق برنامه قرار است، جمعه برگزار شود از این بازیکن استفاده میکرد اما مصدومیت نادری سبب شد تا فکری از همین حالا به فکر تغییر بازیکن در پست دفاع چپ باشد.
در همین راستا سرمربی استقلال به تنها گزینه خود هرویه میلیچ درباره بازی در پست دفاع چپ توصیههایی کرده و به نوعی از او خواسته تا خودش را آماده و مهیای بازی در این جناح کند. میلیچ یک بار همزمان با نادری در ترکیب اصلی قرار گرفت که این تصمیم فکری با انتقادهایی همراه بود اما سرمربی استقلال از آن پس فقط از یک بازیکن در جناح چپ استفاده کرد که انتخاب او نادری بود و میلیچ به نیمکت ذخیرهها دوخته شد. با توجه به اینکه اکنون نادری مصدوم است، سرمربی استقلال راهی جز بازی دادن به میلیچ ندارد و در همین راستا با بازیکن کروات خود نیز صحبتهایی کرده است. حالا باید دید میلیچ در بازگشت به ترکیب استقلال چه واکنشی از خود نشان میدهد.
تردیدی نیست اگر هرویه با درخشش به کارش ادامه دهد، راهی برای بازگشت نادری به ترکیب اصلی استقلال باقی نخواهد ماند و این چپ پا که زننده گل 3 امتیازی استقلال مقابل ماشینسازی بود، مقابل ذوبآهن به میدان خواهد رفت.
میلیچ اگر میخواهد در بازی با پرسپولیس هم در ترکیب استقلال باشد باید فرصت بازی مقابل ذوبآهن را غنیمت بشمارد و با نمایشی تحسینبرانگیز اجازه ندهد فکری دوباره او را نیمکتنشین کند.
بازگشت اسماعیلی بعد از بازی با ذوب آهن
جریمه 5 درصدی درانتظار فرشید
فرشید اسماعیلی هنوز مجوز بازگشت به تمرینات استقلال را نگرفته و باید چند روز دیگر صبر کند. باشگاه استقلال نیز در این خصوص اطلاعرسانی دقیقی ندارد و برخی مسئولان این باشگاه تنها به گفتن این جمله که اسماعیلی به زودی به تمرین استقلال برمیگردد، بسنده کردهاند. با این حال مدیران باشگاه استقلال درتلاشند هرچه زودتر ماجرای اسماعیلی را حل و فصل کنند تا بیش از این برای تیم حاشیهای ایجاد نکند. محمود فکری نیز از مددی خواسته زودتر تکلیف این بازیکن روشن شود تا او بتواند در بازیهای آتی از وجود این بازیکن استفاده کند. طبق آخرین خبرهایی که از باشگاه استقلال رسیده، اسماعیلی بعد از بازی با ذوبآهن در تمرینات تیمش حاضر خواهد شد. اما اسماعیلی پیش از حضور در تمرین استقلال به باشگاه خواهد رفت و صحبتهایی با مددی خواهد داشت. گفته میشود تا آن روز احتمالاً مددی هم به عنوان مدیرعامل بــاشگــاه استقلال انتخاب شده است و در این خصوص او است که تصمیم نهایی را اتخاذ میکند. به هر حال اما این بازگشت خشک و خالی نخواهد بود و اسماعیلی با جریمه نقدی مواجه خواهد شد. او در حالی با این جریمه رو به رو میشود که بیش از یک هفته از حضور در تمرینات استقلال نیز محروم بود. گفته میشود جریمهای 5درصدی در انتظار اسماعیلی خواهد بود. البته فرشید به لحاظ مالی با باشگاه استقلال اختلاف دارد و روشن نیست که اگر باشگاه به اسماعیلی اعلام کند قرار است 5 درصد هم از قراردادش کاسته شود، این بازیکن چه واکنشی به تصمیم باشگاه نشان خواهد داد.
به هر حال مسأله اسماعیلی حل خواهد شد و این بازیکن مجور حضور در تمرینات را خواهد گرفت اما مشخص نیست که باشگاه زیر بار خواستههای مالی که اسماعیلی مطرح کرده، برود و قرارداد این بازیکن را مانند برخی دیگر از بازیکنان اضافه کند.
نیاز مبرم دوومیدانی به خط مشیهای جدید و معقولانهتر
برای ورزشکاران «ملی» چقدر باید هزینه کرد؟
سرمقاله
وصال روحانی
بازگشت قریبالوقوع احسان حدادی به کشورمان در پی انجام عمل جراحی روی او یک بار دیگر این سؤال را به وجود آورده است که به چه میزان باید برای بهبودی ورزشکاران خود خرج کنیم.
ابتدا این توضیح ضروری را بدهیم که قهرمان مطلق پرتاب دیسک سالهای اخیر کشورمان و آسیا برای ترمیم خار پاشنه پایش به اروپا (آلمان) سفر کرده بود و هزینههای کلان این سفر از حساب نهادهای ارشد ورزشی ایران تأمین و پرداخت شد. حدادی که تنها برنده ایرانی مدال المپیک در رشته دوومیدانی در تمامی تاریخ به حساب میآید مدعی بود که درمانی به تأثیرگذاری آنچه در خارج انتظار وی را میکشد در ایران برای او میسر نیست و این سفر الزامی است و پس از مدتی چانهزنی، سران ورزش کوتاه آمدند و تأمین هزینه کردند.
آن جر و بحثها در زمانی حادث شد که فدراسیون دوومیدانی از ریاست مجید کیهانی فارغ شده و هنوز جانشین رسمی او (هاشم صیامی) سرکار نیامده بود و فدراسیون توسط سرپرست موقت اداره میشد. اینک که حدادی از عملیات درمانی خود در خارج از کشور فارغ شده، دو سؤال عمده بر لبان مخالفان سفر وی و مسافرتهای دیگری از این دست جاری است: یکی اینکه چرا عمده خرجهای خارجی دوومیدانی در سالهای اخیر صرفاً برای حدادی و بهروزی او انجام شده و برای سایرین سبدی به اندازه او در نظر گرفته نشده و دوم اینکه اصولاً برای حل مسائل پزشکی و نیازهای درمانی ورزشکاران مصدوم چقدر باید هزینه کرد و میزان خرج معقول در این زمینه چقدر است.
حدادی و موافقانش قطعاً به خرج و هزینه مراقبتیای اشاره خواهند کرد که در یک سال و اندی اخیر برای درمان کمر و کتف نیمه ویران شده سهراب مرادی وزنهبردار ارزنده ایران هزینه شده و خواهند گفت اگر برای مرادی هزینه شده، چرا برای حدادی نشود؟ با این حال در ورای این نتیجهگیری ساده این بحث اساسیتر خودنمایی میکند که آیا مخارج صورت گرفته برای حدادی باید چندین و چند برابر تمامی چهرههای شاخص دیگر دوومیدانی ما باشد؟ بهای مدال نقرهای که او برای ما در المپیک 2012 لندن صید کرد و امیدوار است آن را در «توکیو 2021» تکرار کند، به چه میزان میرسد و آیا ما باید میلیارد میلیارد تومان هزینه همین تک مدال کنیم؟ آیا حسن تفتیان مرد اول «دو»های سرعت ایران حق ندارد بپرسد چرا فدراسیون حتی هزینه کسب سهمیه المپیک او را نپرداخت و او مجبور شد از جیبش خرج کند تا به اروپا برود و آنجا در یکی از تورنمنتهای انتخابی المپیک سهمیه بگیرد. این سؤال هم مطرح است که در 10 سال اخیر چرا هر مربی خارجی که حدادی روی نامش انگشت گذاشت و بر استخدام آنها بهعنوان مربی خارجیاش اصرار کرد، با دست و دلبازیهای کیهانی و اسلاف وی استخدام شدند و او حتی برای کار با مک ویلکینز قهرمان نامدار امریکایی و دارنده مدالهای المپیک و جهان ماهها در امریکا ساکن شد اما یک دهم این امکانات شامل بقیه ملیپوشان دوومیدانی نشده است. درست است که برای شماری دیگر از آنها هم تأمین هزینه و مربی خارجی استخدام شده اما مجموع رقم استخدام معمولاً کوتاهمدت آنها به هیچ روی با «نیمی از هزینههای پرداخت شده برای حدادی هم برابری نمیکند. هیچکس منکر مهم بودن علم و دانش خارجیها و لزوم بهرهگیری اکمل از مربیان برتر آنها نیست اما نمیتوان این پرسش را مطرح نکرد که تا چه میزان باید برای یک تک ستارهها خرج کرد و شدت و حدت این سؤال زمانی بیشتر میشود که در نظر بگیریم احسان پس از سالها درخشش 2010 تا 2012 خود در دامان نزولی محسوس افتاد و آنقدر به دنبال جوایز نقدی سری مسابقات گرندپری و «دایاموند لیگ» دوومیدانی رفت که به قول فرنگیها از «کت و کول» افتاد و هرگز به سالهای طلایی گذشتهاش رجعت نکرد و با اینکه در دو سال اخیر پیشرفت محسوس مجددی داشته اما رکورد حداکثر 66 متری سالهای اخیر او در پرتاب دیسک کجا و پرتابهای مکرر 68 و 69 متری سالهای 2011 تا 2013 او کجا؟ مخالفان خرجهای اینچنینی میگویند فدراسیون دوومیدانی میتوانست مخارجی از این دست را به جای مختص کردن به یک نفر بین ملیپوشان مختلف تقسیم کند تا همه آنها پیشرفتی بیشتر داشته باشند یا با آنها سالنها و پیستهای دوومیدانی بیشتری را در سطح کشور بسازد تا تمام دار و ندارمان در زمینه سالنهای سرپوشیده استاندارد دوومیدانی، ورزشگاه آفتاب انقلاب در تهران نباشد و تک پیستهای تارتان در کشورمان زنگ نزنند و پیستهای دوومیدانی موجود در اکثر استادیومهای فوتبال اینطور به اشیای عتیقه و بلامصرف تبدیل نشوند. حدادی در 34 سالگی طبعاً بیشتر رو به نزول نسبی دارد تا صعود چشمگیر و هر چند عمر ورزشی پرتابگران (چه دیسک و چه وزنه و چکش و نیزه) در سطح جهان طولانی است و بسیاریشان تا 40 سالگی در شرایط قابل قبول میمانند اما باید پذیرفت قسمت اعظم سالهای خوش حدادی سپری شده و با اینکه سپری شده و با اینکه در اعتبار حرفهای بودن او کوچکترین تردیدی وجود ندارد اما قطعاً میتوان روشهای مرضیهتر و سیستمهای معقولانهتری را برای هزینه کردن در ورزشهای کم طرفدار و در این زمینههای خاص انتخاب و آنها را اجرایی کرد، بخصوص که بودجه سالانه دوومیدانی بسیار کمتر از بودجه سایر ورزشها است و اصلاً به اندازه فوتبال پولساز و درآمدزا نیست که بتوان گفت از جیبش خرج میکند و در نتیجه حق دارد از هر طریقی که صلاح میداند ورزشکاران زبدهاش را مورد حمایت مالی قرار دهد.
با فدراسیون جدید دوومیدانی است که در این زمینهها اتخاذ تصمیم و خط مشیهای تازهای را تعیین کند که در نهایت به سود کل این ورزش باشد ونه فقط به سود تک افراد خاص، حتی اگر آن افراد همچون حدادی گرانمایه و عزیز باشند و مردم زحماتشان را ارج نهند و دردها و رنجهای آنان را که محصول کسب افتخار برای کشور است، زجرهای خویش بینگارند.
خط دفاع و دروازهبان؛ نقطه قوت پرسپولیس
برانکو: بعد از پوکر حالا نوبت فتح لیگ قهرمانان آسیاست
گفتوگو
ناصرقراگزلو
برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس در خصوص شرایط حساس سرخپوشان و رویارویی مقابل تیم اولسان کره جنوبی در گفت و گو با ایران ورزشی نقطه نظرات جالبی دارد:
شما را در فینال آسیا در کشور قطر به عنوان تماشاگر ویژه در ورزشگاه محل مسابقه خواهیم دید؟
نه متأسفانه من در قطر نخواهم بود چون در آن تاریخ عازم کشورم هستم تا تعطیلات سال نو را در کنار خانوادهام در کشورم سپری کنم.
پیشبینیتان از بازی پرسپولیس مقابل اولسان کره چیست؟
هر دو تیم، تیمهای بسیار خوب و قدری هستند. پرسپولیس از سد تیمهای قدرتمندی در منطقه غرب آسیا گذاشته و به فینال رسیده. در سوی دیگر تیم اولسان هم با قدرت تیمهای قوی از شرق را شکست داده و با اقتدار به فینال رسیده به همین دلیل من شانس پیروزی دو تیم را پنجاه پنجاه و برابر میدانم هر چند که به عنوان کسی که خودم سالها مربیاش بودم از صمیم قلب دوست دارم پرسپولیس قهرمان شود و بازیکنان پرسپولیس و یحیی گلمحمدی جام را بالای سر ببرند ضمن اینکه پرسپولیس در انجا مزیت بزرگی دارد که تیم کرهای از آن
بیبهره است.
چه مزیتی؟
در کشور قطر ایرانیهای زیادی وجود دارند که مسلماً عرق زیادی به تیمهای فوتبال کشورشان و پرسپولیس دارند و آنها میتوانند با شوک مثبتی که با حضور و تشویقهایشان به پرسپولیس وارد میسازند تیم محبوبشان را به سمت پیروزی و قهرمانی سوق
دهند.
اما تیم کرهای چند بازیکن خطرناک در خط حمله و یکی دو پست دیگر دارد که مهارشان خیلی سخت است!
پرسپولیس هم بازیکن خوب و با تجربه کم ندارد. از سید جلال بگیرید تا چند مهره دیگر پرسپولیس که انصافاً همگی خیلی خوب و کارکشته و با تجربهاند و میتوانند شرایط را در مواقع لازم به سود تیمشان در آورند.
یعنی خط دفاعی پرسپولیس میتواند جونیور را مهار کند؟
فوتبال یک بازی تیمی است و هیچوقت یک بازیکن به تنهایی نمیتواند برای تیمش همه چیز را تغییر دهد. کادر فنی پرسپولیس باهوش است و حتماً در آنالیزی که از تیم رقیب خواهند داشت برای تک تک بازیکنانشان و مهار آنها برنامه خواهند داشت ضمن اینکه فراموش نکنید خط دروازه و دفاع پرسپولیس از جمله پستهای قدرتمند پرسپولیس هستند.
و حرف آخر ...
من خودم با پرسپولیس به فینال رسیدم و این حس زیبا را تجربه کردم اما در آن مقطع به دلیل دو پنجره بسته نقل و انتقالات واقعاً با کمبود بازیکن مواجه بودیم و از این موضوع متضرر شدیم اما در حال حاضر خوشبختانه شرایط پرسپولیس خوب است و من خیلی امیدوارم پرسپولیس اولین تیم ایرانی باشد که بعد از پوکر تاریخی این بار اولین قهرمانی در بین تیمهای ایرانی در تاریخ لیگ قهرمانان را هم کسب کند.
یحیی میگوید همه چیز درباره تیمش شفاف است اما...
معمای پرسپولیس در فینال
نگاه
محمدقراگزلو @Mohammadghara04
یحیی گلمحمدی در گفت و گوی تلویزیونی دوشنبه شب خود صراحتاً اعلام کرد ترکیب اصلی تیمش چیزی نیست که هواداران و رسانههای تیم رقیب از آن بیخبر باشند و با ارنجی کاملاً مشخص پا به فینال لیگ قهرمانان آسیا خواهد گذاشت اما در مدل مربیگری یحیی نوعی موذیگری خاص و منحصر به فرد هم وجود دارد و گاهی اوقات میتوان منتظر غافلگیریهای کوچک و بزرگ در تصمیماتش بود.
در حال حاضر به نظر میرسد ترکیب اصلی پرسپولیس برای بازی شنبه مقابل اولسان هیوندای کاملاً مشخص است. بدین ترتیب که حامد لک درون دروازه میایستد، سیدجلال و کنعانی در مرکز خط دفاع، آقایی و شیری در دفاع چپ و راست، سرلک و نوراللهی در مرکز میدان، بشار و عالیشاه به عنوان هافبکهای راست و چپ و در نهایت عبدی و نعمتی در خط حمله.
این همان ترکیبی بود که در بازی درون تیمی به عنوان تیم اصلی به میدان رفت و نسبت به آخرین مسابقه رسمی پرسپولیس مقابل شهرخودرو یک تغییر در خط حمله داشت که عبدی جای رمضانی را گرفته بود.
آنالیز اولسان و احتمال تغییرات
ترکیب اصلی پرسپولیس زمانی مشخص شد که کادر فنی پرسپولیس حریفش در فینال را نمیشناخت و غیر از یکسری اطلاعات کلی، خیلی دقیق روی حریف فینال متمرکز نشده بود تا اینکه بعد از رسیدن اولسان به فینال درست وقتی تیم به قطر رسید آنالیز اصلی روی تیم کرهای آغاز شد. حالا کادر فنی پرسپولیس شناخت قابل توجهی از نقاط قوت و ضعف اولسان دارند که اتفاقاً یحیی در همان گفت و گوی تلویزیونی به صورت کلی به برخی از آنها اشاره کرد و حتماً در هر دو وجه جزئیات بسیاری هم وجود دارد که او تا روز به میدان فرستادن تیمش آنها را در نظر خواهد گرفت. یعنی برای کور کردن آن جزئیات قوی از تیم حریف برنامه تدافعی میچیند و با در نظر گرفتن نقاط منفی، راههایی برای ضربه زدن به اولسان پیدا میکند.
حالا مربیان پرسپولیس با در نظر گرفتن شناختشان از اولسان میتوانند تغییراتی جزئی در ترکیب و سیستم تیم ایجاد کرده و البته استراتژی خود در این تکمسابقه حساس و سرنوشتساز را با توجه به آنچه از حریف به دست آوردهاند تعیین کنند.
با این حساب چنانچه آن وجه موذیگری و غافلگیرکننده یحیی را در نظر بگیریم هیچ بعید نیست در بازی شنبه شگفتانههایی از جنس تغییر و جابهجایی بازیکنان در ترکیب یا سیستم بازی در حین مسابقه را شاهد باشیم.
ریسک تغییرات بدون تمرین
شاید وقتی بحث تغییر ترکیب حتی در کمترین موارد (مثلاً یک بازیکن) یا تغییر سیستم با جزئیاتی اندک را پیش میکشیم ناخوداگاه این سؤال در ذهن ایجاد میشود که برای مسابقهای با این اندازه اهمیت و تعیینکنندگی میتوان چنین ریسکی را متحمل شد و بدون تمرین یا بازی با این ترکیب و سیستم جدید و تست کردن نفرات و جابهجاییها در آن ارنج دست به چنین تغییراتی زد؟ خب واقعیت اینکه هیچکس بازی درون گروهی چند روز قبل را ندیده و از جزئیاتش آگاهی ندارد چرا که اعضای کادر فنی پرسپولیس هیچ چیز از آن مسابقه و جزئیات فنیاش نگفتند.
این را بگذارید کنار ماجرای شروع آنالیز رسمی از حریفی که در تمام بازیهای قبلیاش حداقل دو گل زده تا مشخص شود ایجاد تغییرات جزئی در ترکیب و سیستم چندان هم نمیتواند بیراه و بیمحل باشد یا تصور کنیم چنین حرکتی از سوی کادر فنی پرسپولیس غیرممکن است.
2-4-4 لوزی با حضور کمال
در ترکیبی که تصور میکنیم مقابل اولسان به میدان برود کمال کامیابینیا جایی در ارنج اولیه ندارد اما همه میدانیم نه احمد نوراللهی و نه میلاد سرلک به اندازه کمال قابلیت بازی مقابل خط دفاعی و پوشش آن منطقه از زمین را ندارند و به عبارتی بیشتر هافبکهای رو به جلو، پاسور و بازیساز هستند که مدل بازیشان به حضور مداوم در جنگهای وسط زمین نمیخورد و هیچوقت اندازه کمال تکل نزدهاند و تنهشان به تنه حریف نخورده است.
دیروز جلال چراغپور به نکته جالبی در خصوص مدل تهاجمی اولسان و ایجاد مربعی در خط حمله اشاره کرده بود: «این تیم از یک فوتبال دو یا سه نفره استفاده میکند که بین حفره یا فاصله بین دو خط پرسپولیس به وجود میآید. یعنی فاصله بین سیدجلال حسینی و حسین کنعانیزادگان و کمال کامیابینیا و سرلک. یعنی اگر بین این بازیکنان فاصلهای بیشتر از 5 متر به وجود بیاید، تیم اولسان دقیقاً برای همین فضا نقشه دارد و با همین تاکتیک تمام گلهای خودش را زده است. روش بازی تیم اولسان یک بازی دو نفره، به اضافه یک نفر اضافه است. پس اگر مسئولان فنی پرسپولیس بتوانند این معادله را حل کنند از اولسان گل نخواهند خورد.»
قطعاً یحیی گلمحمدی و کادرش در بازی بزرگی مثل فینال هدف اولیه را گل نخوردن و هدف ثانویه را دستیابی به دروازه حریف قرار خواهند داد پس طبیعی است که راهها و نقشههای کور کردن نقاط قوت اولسان در فاز تهاجمی را در اولویت قرار خواهند داد.
در این شرایط و با در نظر گرفتن مثلث تهاجمی خطرناک حریف متشکل از یون بیت گارام – بیورن یانسن - جونیور نگرائو در فاز حمله اضافه شدن کامیابینیا به ترکیب بعید هم نیست. با این حال اگر کمال به ترکیب اضافه شود یا باید سرلک از ترکیب بیرون برود یا عالیشاه یا سیستم تغییر کند.
یحیی دوست داشت به شکل همزمان از سه هافبک میانی توانمندش یعنی کمال، سرلک و نوراللهی در ترکیب استفاده کند اما تست استفاده توأمان از آنها مقابل نفت مسجدسلیمان جواب نداد چرا که در سیستم 2-4-4 خطی، سرلک به عنوان هافبک چپ و روی دست سعید آقایی بازی کرد که نه در حمله نه در دفاع عنصر مفیدی نبود و با کارایی پایینش حتی باعث شد آقایی در فاز دفاعی افت عجیبی داشته باشد و یک نیمه پراشتباه را در آن دیدار تجربه کند.
سرلک در بازی با شهرخودرو به مرکز زمین آمد و کمال بیرون رفت تا یکی از بهترینهای تیمش در میانه میدان باشد و با توجه به آن نمایش و گلزنی بعید است دوباره از ترکیب بیرون برود مگر اینکه یحیی سیستم تیمش را به 2-4-4 لوزی تغییر دهد و با بیرون گذاشتن امید عالیشاه- که با توجه به برگشتهای ضعیفش یک نگرانی در فاز دفاعی خواهد بود – کمال را در رأس عقب لوزی و بشار را در رأس جلو قرار دهد و از نوراللهی و سرلک به عنوان دو بازیکن خط میانی بهره ببرد.
با این تغییرات یحیی میتواند دل قرصتری در دفاع داشته باشد چرا که کمال مأمور پاک کردن فضای مقابل خط دفاعی و جنگ در آن محدوده خواهد شد ضمن اینکه میتواند از دو بازوی خود کمک بگیرد.
این چیدمان و این سیستم البته یک ریسک بزرگ خواهد داشت و به احتمال قریب به یقین درصد کارهای ترکیبی از کانالهای کناری که عمدتاً بین مدافعان و هافبکهای راست و چپ انجام میشود تقلیل خواهد یافت و بازوها باید آنقدر قدرتمند باشند که هم در مرکز زمین به کمال و بشار کمک کنند و زوجسازی انجام دهند هم به موازات خط طولی شریک امور تهاجمی و تدافعی مدافعان کناری خود باشند.
در بخش تهاجمی این چیدمان هم باید در نظر داشت که بشار رسن به عنوان تهاجمیترین عضو خط هافبک چهار نفره با بازی در پست 10 (مهاجم سایه) اصلاً ناآشنا نیست چرا که در تیم ملی عراق بخصوص بعد از حضور کاتانچ در رأس کادر فنی این تیم پشت مهاجمان، البته در سیستم 1-3-2-4 به میدان میرود.
در صورت به میدان رفتن این ترکیب و استفاده از چنین سیستمی بشار میتواند پشتوانه مناسبی برای دو مهاجم پرسپولیس باشد که یکی از آنها ذاتاً مهاجم نیست (نعمتی) و دیگری تجربه بسیار اندکی در میدانهای بزرگ و بینالمللی دارد (عبدی).
پلن B با حضور آرمان رمضانی
پرسپولیس بعد از گل نخوردن باید دنبال گل زدن هم باشد و با وجود تمام کمبودها و نقایصی که به خاطر از دست دادن بازیکنان ارزشمندی مثل آلکثیر، پهلوان و امیری در فاز تهاجمی ایجاد شده ضعف خط دفاعی حریف میتواند امیدوارکننده باشد.
مروری بر بازی ویسل کوبه- اولسان و اشتباهات مدافعان حریف کرهای در شرایطی که تحت فشار قرار میگیرند، نشان میدهد میتوان روی این قضیه مانور کرد اما طبیعتاً پرس از بالا هم بازیکنان متخصص میخواهد هم نفرات فوقالعاده آماده ضمن اینکه طبیعتاً نمیتوان برای دقایقی طولانی پرس از بالا انجام داد و این حربه برای دقایق مشخصی از بازی میتواند راهگشا باشد.
مهدی عبدی و سیامک نعمتی حتی اگر مهاجمان کلاسیک و فینیشرهای قابلی نباشند در عنصر دوندگی و بازی فیزیکی جزو خوبهای تیمشان یا حتی بهترینها به حساب میآیند و میتوان روی این ویژگیشان در مصاف با خط دفاع اولسان حساب باز کرد و در چنین شرایطی حتی میتوان به گلزنی هافبکهای پرسپولیس امیدوار بود.
اما اگر این پلن جواب ندهد و پرسپولیس در کارهای ترکیبی از کانالهای کناری و عمق به نتیجه نرسد استفاده از آرمان رمضانی یک پلن B روشن را پیش روی کادر فنی سرخها قرار خواهد داد.
در این پلن در همان سیستم 2-4-4 لوزی یا حتی سیستم خطی، یحیی میتواند با بیرون بردن عالیشاه از ترکیب، سیامک نعمتی را یک خط عقبتر بیاورد و سر جای خودش بازی دهد. سیامک میتواند هافبک راست باشد و در این صورت بشار رسن به جناح مقابل خواهد رفت تا زوج خط حمله از ترکیب رمضانی – عبدی تشکیل شود.
جلال چراغپور دیروز به تسنیم گفته بود: «با توجه به اینکه دو دفاع وسط این تیم (اولسان) اشتباهاتی دارند، با فیزیک آرمان رمضانی اگر با توپ بلند به دفاع حریف عمق بدهیم و رمضانی توپ اول را بزند یا ما توپ دوم را به دست بیاوریم و بازی کنیم، میتوانیم موفق باشیم.»
آرمان رمضانی با وجود تمام نقایصش به عنوان یک مهاجم نوک دقیقاً چنین خاصیتی دارد اما استفاده از چنین استراتژی همچنان نیاز به یک مهاجم تمام کننده در کنار او خواهد داشت یا هافبکهایی که به اندازه کافی به دروازه حریف نزدیک شوند و البته ضربات آخر دقیقی هم داشته باشند.
زوجهای نگرانکننده
نگاهی به گلهای زده پرسپولیس در مراحل قبلی لیگ قهرمانان (بازیهای دوحه) و چهار بازی این تیم در فصل تازه لیگ برتر ثابت میکند تیم یحیی برای رسیدن به گل بیشتر یا روی کانالهای کناری و کارهای ترکیبی مدافعان و هافبکها متمرکز میشود یا از ضربات ایستگاهی بهره میبرد اما تقریباً از عمق هیچوقت به گل نرسیده است.
پرسپولیس در دوحه 10 گل زد که 4 تا از آنها با ضربات ایستگاهی و پنالتی (بشار و شجاع مقابل التعاون، آلکثیر مقابل شارجه و آلکثیر مقابل السد) به دست آمد و 6 تای دیگر (دو گل آلکثیر به پاختاکور، گلهای عبدی به شارجه و النصر، شجاع مقابل شارجه، امیری مقابل شارجه) با همکاری مدافعان و هافبکها از کانالهای کناری و پاسهایی که از گوشه یا کنار خط عرضی محوطه هجده قدم ارسال میشد، ثبت شد.
تیم یحیی در چهار بازی لیگ برتر هم چهار گل زده که دو تا از روی ضربات ایستگاهی و پنالتی بوده (نعمتی و سیدجلال مقابل صنعت نفت و شهرخودرو) و دو تای دیگر یکی با کارهای ترکیبی از گوشه محوطه جریمه و پاس کات بک (نوراللهی مقابل شهرخودرو) و دیگری با توپگیری و ضربه خلاقانه (سرلک مقابل شهرخودرو) به دست آمده است.
اگر بخش استفاده از ضربات ایستگاهی را کنار بگذاریم پرسپولیس همیشه برای رسیدن به گل روی کانالهای کناریاش حساب ویژهای باز کرده که این مسأله با غیبت پهلوان به عنوان هافبک چپ اصلی تیم تا حدودی با اختلال مواجه خواهد شد و عالیشاه باید همان نقش را همراه با وظایف تدافعی به سرانجام برساند.
اما اینجا یک مشکل نگرانکننده وجود دارد و آن سابقه اندک همکاری زوج عالیشاه – آقایی در جناح چپ است. هر چقدر که در آن سو بشار و شیری شناخت کافی از هم دارند این سو عالیشاه و آقایی همچنان برای هم غریبهاند.
زوج احتمالی پرسپولیس در جناح چپ بازی فینال دقایق زیادی کنار هم بازی نکردهاند و به نظر میرسد هنوز شناخت دقیق و مناسبی از هم ندارند. عالیشاه و آقایی 8 دقیقه در بازی اول مقابل التعاون، 6 دقیقه در مصاف با السد و 32 دقیقه مقابل پاختاکور روی دست هم بازی کردهاند. در لیگ برتر نیز در سه بازی نخست خبری از عالیشاه در ترکیب نبود و اولین بازی این دو بازیکن کنار هم به دیدار با شهرخودرو باز میگردد که آخرین بازی رسمی تیمشان بود. در آن بازی عالیشاه تا دقیقه 67 در زمین بود و در مجموع دقایق حضور توأمان این دو بازیکن در ترکیب به 111 دقیقه میرسد.
این مسأله در مورد زوج خط حمله هم وجود دارد. نعمتی و عبدی در خط حمله در آسیا که اصلاً اما در لیگ برتر و مقابل نفت مسجدسلیمان در ترکیب اصلی قرار گرفتند که عبدی دقیقه 79 از زمین بیرون رفت. در بازی با شهرخودرو و دقایق پایانی هم وقتی عبدی به بازی رفت نعمتی از زمین بیرون آمد و تنها حضور همزمان این دو زوج در میدان به عنوان دو مهاجم نوک که باید به شناخت کافی و دقیق از حرکات هم برسند به همان تک دیدار مسجدسلیمان و 79 دقیقه بازی کنار هم محدود میشود.
در عین حال اگر بحث مسابقه رسمی را کنار بگذاریم زوج آقایی – عالیشاه و نعمتی –عبدی در بازی درونتیمی هم تست شدهاند و یحیی تنها با اتکا با این آزمایش نهایی قصد دارد از آنها استفاده کند که در نوع خود ریسک بزرگی به حساب میآید.
همچنین در خط حمله اگر برای دقایقی مهدی عبدی و آرمان رمضانی کنار هم بازی کنند (هر چند احتمالش زیاد هم نیست) برای اولین بار این زوج در فینال آسیا شکل خواهد گرفت چرا که این دو بازیکن هیچوقت به شکل همزمان در ترکیب نبودهاند.
با این حساب ناشناس بودن این دو زوج در ترکیب اصلی پرسپولیس برای فینال میتواند یکی از معضلات این تیم بخصوص در فاز حمله باشد و شاید به این خاطر بود که کادر فنی پرسپولیس اصرار داشتند تا بازی با ذوبآهن حتماً برگزار شود.
سؤال بزرگ درباره استراتژی یحیی
همه از علاقه یحیی و کادرش به بازی مالکانه اطلاع دارند. او حتی زمانی که شهرخودرو را حمایت میکرد با وجود مهرههای ضعیفتر نسبت به پرسپولیس دنبال فوتبال مالکانه بود و اتفاقاً حتی در آن تیم نیز از این حیث پیشرفت خوبی داشت.
یحیی این مدل بازی را در پرسپولیس هم بسط داد اما شرایط بازیهای لیگ قهرمانان آسیا با لیگ برتر تفاوت دارد و هرگز نمیتوانید آنطور که مقابل السد و النصر بازی میکنید با نفت مسجدسلیمان و شهرخودرو هم بازی کنید و توپ را در اختیار داشته باشید.با وجود این پرسپولیس در بازیهای منطقه غرب با ثبت رکورد 6/58 درصد مالکیت توپ به طور متوسط در هر بازی در این آیتم دوم بود که حالا با کامل شدن بازیهای شرق احتمالاً این رتبه بین تمام تیمها پایینتر خواهد آمد.از سوی دیگر اولسان هیوندای نیز تیمی است که به بازی مالکانه علاقه دارد و تعدد پاسهای آنها و دقتشان در پاسها آمار 57 درصد مالکیت توپ به طور متوسط در هر بازی آسیاییشان را ثبت کرده که بسیار به پرسپولیس نزدیک است.اولسان در بازی یکچهارم نهایی مقابل بیجینگ گوان چین از این حیث عملکرد ضعیفی داشت و تنها 4/37 درصد زمان بازی توپ را در اختیار داشت در حالی که این آمار در دیدار نیمهنهایی مقابل ویسل کوبه به 3/61 درصد رسید که البته حاکی از تفاوتهای دو حریف این تیم در مراحل مختلف بود.حالا پرسش بزرگ درباره استراتژی یحیی در فینال و مقابل اولسان این است که آیا او مثل بازی با السد توپ را به حریف کرهای میدهد یا سعی میکند با بازی مالکانه فوتبال تیمش را به حریف خود تحمیل کند؟پرسپولیس مقابل السد تنها 41 درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت اما با استفاده از حملات غیرکلاسیک چند موقعیت ساخت و در نهایت با یک ضربه ایستگاهی برنده شد اما در آن مسابقه امیری، پهلوان و مهمتر از همه آلکثیر مهرههایی ارزشمند برای به نتیجه رسیدن از این حربه بودند که هیچکدام در فینال حضور نخواهند داشت.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو
کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به «ایران ورزشی» بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.
مجری :
شرکت نوآوران تارنماگستر